آثار، خدمات و رویدادهایی که در مرحله آفرینش توام با تامل و دقت خلق شده و عرضه آنها در طول قرن ها به شکل گیری مراکز، سالن ها و تالارهایی فاخر انجامیده که اقشاری خاص که خود را ملتزم به تربیت تخیل دانسته و یا در جست و جوی مفاهیم اجتماعی و فلسفی در ورای آثار هنری بوده اند به آن ها آمد وشد داشته اند.

از سویی عامه مردم در ادوار و جوامع گوناگون نشان داده اند که از برنامه ها و رویدادهای در دسترس که وجه هیجان آفرین و مفرح آنها غالب است استقبال می کنند. برنامه ها و رویدادهایی که کمتر به تالارها و سالن ها راه داشته و بیشتر در معابر و میادین و یا کافه ها و سالن های عمومی بر پا و با کمترین بها در دسترس مردم بوده اند.

وجه بی تکلف و ارزان بودن دسترسی به هنرهای عامه پسند باعث شده مراکز ارائه این خدمات و رویدادها پر رونق باشند و آفرینندگان و عرضه کنندگان خدمات در این معابر و مراکز همواره بکوشند که بر جنبه سرگرم کننده و هیجان آور آثار خود بیافزایند. از سویی دیگر در میان سیاستگذاران و برنامه ریزان فرهنگی که هدایت، حمایت و نظارت بر فرایند تولید و عرضه آثار فرهنگی و هنری را بر عهده دارند هریک از این جریان های هنری جایگاه خاصی داشته است.

ضرورت پرورش ذوق جامعه و ارتقای فرهنگ عمومی از طریق تقویت جنبه های اخلاقی و تربیتی فعالیهای فرهنگی به حمایت از هنر فاخر و متعالی انجامیده و از منظری ضرورت تامین نشاط اجتماعی و پاسخگویی به نیازهای عامه مردم، برنامه ریزان فرهنگی را از تقابل با ارائه کنندگان هنرهای عامه پسند بر حذر داشته است.

در این بین و از منظر سیاستگذاری فرهنگی می توان میان بری زد!

می توان هنرهای وزین و خدمات فاخر فرهنگی را به میان مردم برد و میان آفرینش های والای هنری و ذائقه مردم پیوندی ایجاد کرد و از فضاهای زنده شهرها به عنوان محل تجلی این پیوند بهره برد. بازارچه ها،پیاده راهها، کاروانسراها، عمارت ها و بناهای تاریخی ای که در بافتهای پر رونق شهری واقع شده اند و نقاط عطف مناسبی برای تعاملات انسانی محسوب می شوند قابلیت پذیرش کسب و کارها و رویدادهای فرهنگی و هنری در کالبد خود را دارند. در این بین تاکید بر این نکته که برقراری این پیوند و استقرار مشاغل فرهنگی در کالبدهای پر رونق شهری باید کاملاً طبیعی صورت پذیرد و برنامه ریزان فرهنگی و مدیران شهری از تحمیل و اقدامات تصنعی اجتناب نمایند ضروری است.

چرا که تحمیل با روح هنر در تضاد و تقابل است.

به عبارتی گذر فرهنگ و هنر با خواست جامعه و اهل هنر، در بافت شهری مناسب و در فرآیندی خود خواسته شکل می گیرد و مدیریت شهری صرفاً نقش تسهیل گر را ایفا می کند.

ترغیب هنرمندان دغدغه مند برای مشارکت در شکل گیری این گذرها، عرضه آثار و محتواهای کاربردی و برگزاری رویدادهای آمیخته با مفاهیم عمیق به مرور به شکل گیری مراکز جدیدی می انجامد که در عین در دسترس بودن، در پرورش ذوق جامعه و ارتقای فرهنگ عمومی نقش آفرین خواهند بود.

شکل گیری گذرهای فرهنگ و هنر علاوه بر نقش موثری که در پرورش ذوق جامعه دارند، فرآیند عرضه آثار هنری و کالاهای فرهنگی را نیز تسهیل و موجب رونق کسب و کارهای مرتبط می شوند. در شهرهای گردشگر پذیر اثر بخشی این گذرها بیش از سایر شهرها خواهد بود و به مرکزی برای معرفی فرهنگ بومی و هنرهای سنتی آن شهر به گردشگران بدل می شوند.

به عبارتی ایجاد گذرهای فرهنگ و هنر فرصتی برای دمیدن بر روح شهرهایی است که به سرعت به سمت بدقوارگی و فاصله گرفتن با هویت خود پیش می روند. امید که تلنگری برای توجه بیش از پیش به فرهنگ و هنر و پیشینه غنی شهرها باشد.

 

امین عارف نیا

کارشناس امور فرهنگی

مدیرعامل موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر