امروز فرهنگ دیگر به مثابه مقوله‌ای جدا و در رابطه عرضی با اقتصاد، سیاست، محیط‌زیست و… تعریف نمی‌شود، بلکه تلقی فرهنگ به مثابه «شیوه زندگی انسانی» آن را به‌عنوان روح حاکم بر سکونتگاه‌های انسانی در نظر می‌گیرد که پیوندی ناگسستنی با تمام وجوه مختلف شهری و روستایی برقرار می‌کند. پارادایم جدید حاکم بر مطالعات شهری نیز فرهنگ را به‌عنوان مقوله مرکزی تمام سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات شهری معرفی می‌کند. آغاز این نگاه به فرهنگ در حوزه مطالعات شهری را باید در اواخر قرن بیستم جستجو کرد که نظریه‌پردازان مختلف از آن به‌عنوان «چرخش فرهنگی» یاد کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین تحولات این دوره توجه بیش از پیش به معنای فرهنگی مکان و محیط‌های شهری است که سبب شد تا در مطالعات شهری نگاه ویژه‌ای به فرهنگ و خرده‌فرهنگ‌های شهری آغاز شود و از این دوران به بعد فرهنگ به‌مثابه درون­مایه شناخت روابط شهری جایگاه ویژه‌ای پیدا کند.

از طرفی دیگر، امروز در یک مقیاس جهانی بازگشت دوباره به ارزش‌های محلی و تقویت عناصر بومی فرهنگی به‌عنوان راهبردی در مقابل جهانی‌سازی عمل می‌کند. جهانی‌سازی به عنوانی جریانی مسلط که به دنبال قرارگیری تمام جوامع  زیر چتر یکسانی بود، در دهه اخیر جای خود را به رویکردی متضاد داده است که در آن رجوع به تفاوت‌ها و تمایزهای فرهنگی اهمیت پیدا کرده است. چیزی که تا دیروز کنار گذاشته می‌شد تا جهانی با هویت واحد تولید شود، امروز به‌عنوان ارزش‌هایی تلقی می‌شود که شهرها را در گفتمان جهانی وارد می‌کند. شهرهایی که پیش‌ازاین در حاشیه قرار داشتند امروز به دلیل فرهنگ غنی و خاص خود اهمیت پیداکرده‌اند. در  این نظام جهانی جدید مناطق فرهنگی‌ای وجود دارند که گروه‌بندی‌هایی از فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌هایی هستند که یک جهان متفاوت فرهنگی را تولید می‌کند. بنابراین «چرخش فرهنگی» در حوزه شهری از یک طرف و  «جهانی شدن فرهنگی» از سوی دیگر دو نیروی مهمی است که «فرهنگ» را به‌عنوان مقوله مرکزی در راستای فهم و دگرگونی شهری قرار می‌دهد.

با گذشت حدود دو دهه از این چرخش فرهنگی و جهانی‌شدن فرهنگی، رویکردهای جدیدی در شهرسازی ظهور پیداکرده‌اند که هر کدام به نوعی «امر فرهنگی» را در کانون محتوا و رویه‌های خود قراردادند. معرفی و بسط رویکردهایی چون شهر خلاق، برندسازی خلاق، بازآفرینی فرهنگ‌مبنا، طراحی رویداد‌مبنا و… همگی نشان از اهمیت ویژه فرهنگ به‌عنوان درون‌مایه اصلی سیاست‌گذاری‌ها و اقدامات شهری در دوران معاصر است. در تمام این رویکردها، مکان و فرهنگ به‌عنوان دو جز درهم تنیده‌ای معرفی می‌شوند که می‌بایست برای برون‌رفت از چالش‌های شهرهای معاصر و حرکت به سمت شهر ایده‌آل از آنها بهره برد. در این میان فضاهای عمومی شهر در فرم‌های متنوعی که می‌تواند به خود بگیرد، بستری ویژه برای بیان فرهنگ شهری در معنایی است که پیش از این طرح شد. خیابان یا در معنای بومی ایرانی «گذر» یکی از شاخص‌ترین این فضاهای عمومی یا به معنایی فضاهای فرهنگی است.

گذر آنچنان که از نامش مشخص است، به‌طور معمول به محل عبور اطلاق می‌شود، اما در برخی از گذرها دلایل گوناگون عملکردی، تاریخی و فرهنگی موجب شده است که نقش انتقالی تنها کارکردشان نباشد و خود این گذرها تبدیل به یک مقصد شهری شوند که کارکردی غیر از جابه‌جایی در آنها اولویتی بالاتر از جابه‌جایی دارد. در این میان گذرهای پیاده یکی از عناصر اصلی مقوم حیات مدنی در شهر و بازتاب تنوعات اجتماعی و فرهنگی هستند. این گذرها در ذهن شهروندان بیش از آنکه به صورت محورهای خطی و اتصال‌دهنده نقاط مختلف شهر تصور شوند، به‌عنوان گره‌های جمعیتی و فعالیتی‌ ظاهر می‌شوند. این فضاهای جمعی واجد ارزش‌های فرهنگی و محیطی و دارای محصولات جانبی حرکت هستند. به این معنا که حرکت در این گذرها علاوه بر جابه‌جایی و رفتن از یک نقطه به نقطه‌ای دیگر، ارزش‌های افزوده دیگری نیز ایجاد می‌‌کند و فرهنگ در این زمینه نقشی کلیدی دارد. همچنین در گذرهای فرهنگی غالباً پیاده‌محوری گونه اصلی جابه‌جایی به شمار می‌رود.

گذرهای فرهنگی پیاده‌مدار یکی از شاخص‌های شهر خلاق محسوب می‌شود. این فضاهای شهری با کم‌کردن فاصله تولید، عرضه و مصرف عناصر فرهنگی، غلظت خلاقیت را در شهرها به شکل قابل‌توجهی بالا می‌برند. امروزه فرهنگ، صنایع فرهنگی و فعالیت‌های فرهنگی و هنری از مفاهیمی هستند که با شهر خلاق گره خورده‌اند. رویکرد شهر خلاق، محیط و بستری را فراهم می‌کند که در آن تفکر جمعی صاحبان اصلی شهر، یعنی شهروندان، و خلاقیت حاصل از هم‌افزایی فکرها و ایده‌ها فرصت بروز پیدا می‌کند. این رویکرد، شهرها را نه بر مبنای یک جبر معین بلکه بر پایه بازتعریف‌ ظرفیت‌هایشان در مسیری جدید قرار می‌دهد.

گذر فرهنگی را، به‌عنوان یکی از مظاهر کالبدی فرهنگ در شهر و همچنین به‌عنوان یکی از شاخص‌های ارتقای خلاقیت شهری، می‌توان به دانه‌ای در دل خاک تشبیه کرد که در صورت شکفتن باعث تحولی عظیم در توسعه شهری، توسعه درون‌زای فرهنگ و هنر، رشد و تعالی شهروندان و عاملی جهت ارائه تصویری نمادین در سازوکار شهرهای جهانی می‌شود. گذرهای فرهنگی بستری برای ارتباطات اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی فراهم می‌کند. فرهنگ و هنر به‌عنوان رأس سوم مثلثی که دو رأس دیگر آن من و دیگری است، با ایجاد فضای ملاقات میان اثر، صاحب اثر و مخاطب منجر به بروز گفتگو و معاشرت بین افراد مختلف می‌شود و از این رو به تقویت حس اعتماد و ارتباط میان‌فردی، افزایش سطح تعاملات اجتماعی، گسترش دیالوگ‌های اجتماعی و در نتیجه ارتقای سرمایه اجتماعی کمک می‌کند.

یکی از گذرهای فرهنگی مهم در تهران گذر یا راسته‌های کتاب و کتاب‌فروشی‌هاست که در طول تاریخ تهران و به موجب تحولات کالبدی، فرهنگی و اقتصادی دچار دگرگونی‌های شکلی و موقعیتی شده است. نخستین کتاب‌فروشی‌های تهران در بازار بزرگ شکل می‌گیرند. بازار حلبی‌سازان، بین‌الحرمین و سلطانی مراکز عمده عرضه کتاب در پایتخت بودند. در دوره حکومت ناصرالدین‌شاه کتاب‌فروشی‌ها به خیابان ناصرخسرو، کوچه حاج نایب، کوچه خراسانی‌ها و کوچه دکتر مسعود آمدند. گرچه بعدها کتاب‌فروشی‌هایی مثل خورشید و سنایی به خیابان صوراسرافیل و باب همایون کوچ کردند. وقوع حوادث شهریور ۱۳۲۰ از یک سو و خراب کردن بخش غربی خیابان ناصرخسرو به دستور رضاشاه برای ساختن وزارت دارایی از سوی دیگر باعث شد تا بخشی از کتاب‌فروشی‌های واقع در این منطقه به خیابان شاه‌آباد سابق یا همان جمهوری اسلامی امروز کوچ کنند. بعد از سال ۱۳۳۲ با توجه به فشار حکومت، کتاب‌فروشی‌ها از شاه‌آباد به سمت دانشگاه تهران حرکت می‌کنند. نقش وقایع سیاسی در شکل‌گیری راسته‌های کتاب‌فروشی تهران بسیار زیاد بوده است؛ تمرکز کتاب‌فروشی‌ها در خیابان ناصرخسرو با انقلاب مشروطیت، کوچ کتاب‌فروشی‌ها به شاه‌آباد بعد از کودتای ۱۲۹۹ و در نهایت کودتای ۱۳۳۲ که کتاب‌فروشان را به خیابان انقلاب کشاند.

دیگر گذر فرهنگی بسیار پراهمیت تهران مسیری است که از موزه فرش در تقاطع خیابان‌های کارگر و فاطمی آغاز می‌شود و به پیاده‌راه شهریار، تالار وحدت و تالار رودکی می‌رسد. در این میان پس از موزه فرش، موزه هنرهای معاصر، پارک لاله با کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مراکز فرهنگی و تفریحی‌اش، سینما بولوار، مجموعه دانشگاه تهران با خدمات فرهنگی و هنری متعددش، راسته کتاب‌فروشی‌های خیابان انقلاب و تئاتر شهر قرار دارد که در نهایت به مقصد نهایی مسیر یعنی پهنه رودکی با تالارهای نمایش و موسیقی، کافه‌ها و مراکز فرهنگی ـ هنری می‌رسد.

همچنین می‌توان به خیابان ایرانشهر که اکنون با وجود کافه‌ها و مراکز و گالری‌های هنری به گذری فرهنگی تبدیل شده است، اشاره کرد که در ادامه به پارک و خانه هنرمندان می‌رسد و می‌توان از طریق تقویت گذرهای میانی آن را به خیابان نجات‌اللهی، به‌عنوان گذر صنایع‌دستی، متصل کرد.

در ادامه می‌توان به برخی از گذرهای فرهنگی در شهرهای مختلف دنیا اشاره کرد، که علاوه بر ایجاد فضای تعامل و حضور شهروندان، در بحث جذب گردشگر و توسعه اقتصاد شهری نیز نقش مهمی بازی کرده‌اند.

گذر متنبّی (Mutanabbi Street) در شهر بغداد، عراق

شهر بغداد، پایتخت کشور عراق، دارای بیش از هفت میلیون نفر جمعیت است و از نظر موقعیت جغرافیایی در کنار رود دجله و شاهراه بازرگانی جاده ابریشم قرار دارد. بغداد از سال ۲۰۱۵ در فهرست شهرهای خلاق یونسکو قرار گرفته است. نام بغداد با قصه‌های «هزار و یک شب»، یکی از مشهورترین آثار ادبی داستانی جهان، هم‌نشینی دارد. به علاوه، اماکنی مانند مدارس عالی تاریخی، کتاب‌فروشی‌ها، چاپخانه‌ها و … نیز از دیرباز بغداد را در زمینه علم و ادب به شهرت جهانی رسانده است. از جمله مظاهر این خوش‌نامی به «خیابان متنبّی» می‌توان اشاره کرد که سازمان ملل آن را پنجمین خیابان فرهنگی جهان نام‌گذاری کرده است. خیابان متنبّی، مدرسه تاریخی مستنصریه، چاپخانه‌ها، کتابخانه‌ها، کتاب‌فروشی‌ها و فعالیت‌های فرهنگی و ادبی متعدد و متنوعی را در خود جای داده است و مردم شهر خاطرات روزانه و داستان‌های خود را بر دیوارهایش می‌نویسند. این خیابان را می‌توان گذری فرهنگی و پیاده‌محور به شمار آورد که تا حد زیادی در واجد شرایط شدن بغداد برای ثبت در فهرست شهرهای خلاق یونسکو در زمینه ادبیات مؤثر بوده است.

سوق واقف (Souq Waqif) در شهر دوحه، قطر

سوق واقف یکی از بازارهای مهم شهر دوحه است. این بازار به‌عنوان محل فروش لباس سنتی، حیوان خانگی، ادویه‌جات و صنایع‌دستی شناخته‌شده است. این بازار که حدوداً صد سال قدمت دارد یکی از مراکز اصلی گردشگری در این شهر است. در ابتدا، این بازار محل پررونق تجارت افراد محلی بود، هرچند که به مرور زمان و حتی با وجود شکوفایی و رونق مالی در دهه ۱۹۹۰، این بازار محلی رو به افول نهاد و در سال ۲۰۰۳ بخشی اعظمی از آن بر اثر آتش‌سوزی از بین رفت. در سال ۲۰۰۶، طرحی باهدف حفظ هویت معماری و تاریخی این گذر هزارتویی توسط دولت آغاز شد. در این طرح، ساختمان‌های ساخته‌شده بعد از دهه ۱۹۵۰ تخریب و ساختمان‌های قدیمی‌تر مرمت شدند. درنهایت، طرح در سال ۲۰۰۸ به پایان رسید.

سوق واقف یکی از مهم‌ترین مکان‌های گردشگری در شهر دوحه است و هزاران نفر از سراسر منطقه برای خرید کالاهای سنتی به آنجا مراجعه می‌کنند. این گذر هزارتو، همچنین میزبان چندین گالری هنری، رویداد و کنسرت‌های محلی است. سوق واقف سالانه در ماه آوریل میزبان جشنواره سالانه‌ بهاره و تعداد زیادی نمایش‌های آکروباتیک، تئاترهای خیابانی و اجراهای موسیقی است. همچنین رویدادی به نام «طوفان سوق واقف» در این گذر برگزار می‌شود که محور اصلی آن ورزش کشتی حرفه‌ای و با حمایت رسانه جمعی و کمپانی سرگرمی WWE (World Wrestling Entertainment) است.

سوق واقف یک مرکز هنری را نیز در خود جای داده که مشتمل بر تعدادی مغازه کوچک و بزرگ هنری، بوتیک‌هتل، نمایشگاه و گالری در اطراف یک فضای کوچک حیاط‌مانند کم‌عرض است. نمایشگاه‌ها محل ارائه و عرضه انواع هنرهای اسلامی، خط‌های باستانی، فرش، عکس و… است.

گذر فرهنگ باستان در شهر تیانجین (Tianjin Old Culture Street)، چین

این خیابان که از زمان‌های گذشته به یادگار مانده هم اکنون یکی از مناطق پر رونق برای کسب‌وکار و تجارت به حساب می‌آید و روزانه مسافران زیادی را به خود جذب می‌کند. این خیابان به طول تقریبی ۶۰۰ متر و عرض ۵ متر در حال حاضر یکی از مراکز دیدنی شهر تیانجین است که بازدیدکنندگان سبک‌های معماری خاصی را در آن مشاهده خواهند کرد.

در این خیابان قدیمی علاوه بر مشاهده مناظر باستانی، می‌توان از نمونه‌های مختلفی از صنایع‌دستی و محلی و انواع تنقلات خوشمزه و محلی بازدید و خرید کرد. صدها فروشگاه صنایع‌دستی انواع سوغات و هدایای مختلف را اعم از تابلوهای نقاشی، هنرهای دستی، مجسمه‌ها، انواع سازه‌های چوبی و سنگی و برجسته و سنگ‌های قیمتی و عتیقه به علاقه‌مندان عرضه خواهند کرد.

خیابان آبی در شهر شفشاون (chefchaouen blue street)، مراکش

شهر شفشاون، شهر کوچک در شمال مراکش و در نزدیکی دریای مدیترانه است که به خاطر گذرهای پیاده، تودرتو و آبی آن معروف است. جداره این گذرها به رنگ آبی هستند و از این طریق یکی از جذاب‌ترین مقاصد توریستی جهان به شمار می‌روند. این گذر شامل تعدادی هتل برای گردشگران خارجی و فروشگاه‌های کوچک صنایع‌دستی از چرم، حنا و صابون و.. است. به جرئت می‌توان گفت اگر گذرهای مرکزی شهر شفشاون آبی نبودند امکان نداشت تا این اندازه گردشگر به خود جذب کنند. بنابراین یک ایده خیلی ساده در یک جای معمولی یک گذر را تبدیل به گذری فرهنگی و جاذب گردشگر کرده است.

دفتر پژوهشهای فرهنگی

محمدحسن خوشنویس

     اردیبهشت ۱۴۰۰